ایران آزاد

ایران آزاد است ونیاز به آزادی اجنبی ها ندارد

ایران آزاد

ایران آزاد است ونیاز به آزادی اجنبی ها ندارد

بازیگر نقش «ستایش» در آستانه اعدام!

سازمان عفو بین الملل در اشتباهی فاحش، به جای عکس سکینه محمدی آشتیانی، عکس و نام نرگس محمدی بازیگر نقش «ستایش» را در بیلبوردی تبلیغاتی در شهر وین اتریش نصب کرده و در ذیل این بیلبورد از جامعه جهانی خواسته که با فشار به دستگاه قضایی ایران مانع اعدام نرگس محمدی شود!
به گزارش ایسنا به نقل از 598، گزارشگران این سازمان که در انتشار اسناد کذب علیه جمهوری اسلامی ایران لحظه ای تامل نمی‌کنند، به جای جست‌وجوی کلمه سکینه محمدی آشتیانی - مجرمی که از سال 1384 به جرم مشارکت در قتل همسرش در زندان تبریز به سر می‌برد و محکوم به اعدام است - نام نرگس محمدی را سرچ کرده‌اند.

کاتب ویژه خاتمی به رییس جمهور منتخب حمله کرد+سند

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا به نقل ازسایت سفیرافلاک بابک داد، کاتب ویژه خاتمی ساکن اروپا با حمله به رییس جمهور منتخب به دلیل دعوت از سپاه برای خلق حماسه سیاسی در فیس بوکش نوشت: "پای رئیس دولت اعتدال دوباره لغزید و در آغوش فرماندهان سپاه غش کرد! آقای روحانی از برادران دعوت کرد که پروژه های ملی را در دست بگیرند، به دولت یاری برسانند و از ورود کالای قاچاق به کشور جلوگیری کنند.

کاتب خاتمی در ادامه با بی احترامی به حافظان امنیت کشور برای دلخوش کردن ضد انقلاب خارج از کشور نوشت"اما در ایران کلید اصلی همه چیز در دست سپاه است و دیروز هم کلید دار بی اختیار در برابر فرماندهان سپاه کُرنش کرد تا به هواداران دیرباور خود بفهماند که "همه ابهامات و شبهات درباره انتخابات 88 شستشو داده شده" و صریح گفت: "من اتهامات درباره سپاه را قبول ندارم!"

حجت‌الاسلام حسن روحانی رئیس‌جمهور اسلامی ایران در مجمع سالیانه فرماندهان سپاه گفته بود "سپاهیان افتخار بزرگی بر دوش دارند و آن پاسدار بودن است که نه تنها پاسدار مرز و بوم کشور بلکه تا والحافظون لحدودالله هستند. سپاه پاسداران فرزند انقلابی است که فاصله زمانی با پیروزی انقلاب ندارد"

 

بابک داد کاتب ویژه خاتمی ساکن اروپا

مؤسسه آوینی؛ از جذب نوری‌زاد تا استخدام فیلمبردار فصل‌کرگدن

«حضور در رسانه‌های ارتباط جمعی از جمله تلویزیون و سینما به عنوان رسالت اصلی مؤسسه شهید آوینی در اولویت قرار دارد. چه اینکه عنوانی که در تارک این مؤسسه درخشش دارد، وظیفه و تکلیف ما را در این خصوص صد چندان می‌کند؛ تا جایی که همسنگران در مؤسسه می‌کوشند تا با آشنایی هر چه بیشتر با دیدگاه‌های سید شهیدان اهل قلم شهید سید مرتضی آوینی نسبت به نقطه نظرات و گنجینه‌ی آثار ارزشمند و غنی این شهید بزرگوار تسلط یابند.»
جست‌وجو برای یافتن یک سند بالادستی یا لااقل شرح اهدافی برای مؤسسه فرهنگی هنری آوینی از آن دست امور دشواریست که در پایان هم به نتیجه خاصی ختم نمی‌شود و در میان سایت‌های این مؤسسه، فقط همین چند سطر فوق را می‌توان به عنوان شرح اهداف این موسسه یافت. اما جالب اینجاست که مدیران فعلی و حتی اسبق این موسسه‌ ارزشی هیچ‌گاه به همین مانیفست چند خطی هم پایبند نبوده‌اند.

نخستین فعالیت‌های فیلمسازی مؤسسه آوینی از همان ابتدا با نام «محمد نوری‌زاد» گره خورد؛ فیلمسازی که تا پیش از این به هیچ‌وجه سابقه‌ موفقی در کارگردانی سینما و حتی مستندسازی نداشت و در کارنامه‌اش تنها یکی دو اثر دولتی‌ساز و البته اکران نشده (همچون فیلم «همه با هم» -۱۳۶۵) به چشم می‌خورد. البته بر خلاف این روزها، «نوری‌زاد» در آن ایام به انقلابی بودن و تدین شهره بود و از این حیث، انتخاب مؤسسه آوینی موجه به نظر می‌رسید؛ اما ماجرا وقتی عجیب و شگفت‌آور می‌شود که بدانیم چگونه «نوری‌زاد» ناگهان در نظر مدیران این موسسه به «آوینی زمانه» تبدیل و کلید خزانه‌ موسسه آوینی به روی او گشوده شد. چنانچه وقتی فیلم به ظاهر مذهبی «انتظار» (با بازی «زهرا امیرابراهیمی» در نقش رابط امام زمان (عج) با مردم!) با هزینه‌ تولید نزدیک به ۳۰۰ میلیون تومان اکران شد و فقط ۶۵ هزار تومان فروخت، باز هم مدیریت مؤسسه آوینی به حمایت مالی از «نوری‌زاد» و محصولات غیرجذاب و بی‌مخاطب او ادامه داد و برای پروژه‌ بعدی او (سریال «چهل سرباز») چیزی قریب به ۳ میلیارد تومان را کنار گذاشت.
اما این پایان ماجرا نبود. حتی هنگامی که «چهل سرباز»* روی آنتن رسانه ملی رفت و روایت همزمان ماجراهای مربوط به رستم و اسفندیار، ابوذر غفاری و حمله به قلعه خیبر و نیز حمله آمریکا به عراق در آن، دستمایه شوخی و خنده مخاطبان شد، باز هم مدیریت وقت موسسه آوینی حمایت بی‌وقفه خود را قطع نکرد و تصمیم گرفت با تدوین مجدد و صرف ۱۲۰ میلیون تومان، از این سریال عجیب و غریب سه فیلم سینمایی استخراج کند و به جشنواره‌ها بفرستد!
به هر حال، پرونده «محمد نوری‌زاد» در انتخابات سال ۸۸ با آن نامه‌های هتاکانه بسته شد و خیلی‌ها به صف «ما از همان ابتدا می‌دانستیم» پیوستند. اما آن‌هایی که در مؤسسه آوینی و سازمان تبلیغات اسلامی به او لقب «آوینی زمانه» داده بودند، سکوت اختیار کردند.

ماجرای بدسلیقگی موسسه آوینی به پرونده «نوری‌زاد» ختم نشد و انتخاب‌های بعدی این مؤسسه نیز نشان داد که مدیران آن اصولاً به کار کردن با چهره‌های مسئله‌دار علاقه‌مندند. به عنوان نمونه، پس از مهاجرت ناکام «میترا حجار» به هالیوود و انتشار عکس‌هایی مغایر با ارزش‌های اسلامی از او ، مدیران مؤسسه‌ آوینی بلافاصله از وی در فیلم «خاک و آتش» (به کارگردانی مهدی صباغ‌زاده) بازی گرفتند، آن هم در نقشی که قرار بود زن مقاوم و تراز ایرانی را تداعی کند!
دو سال پیش نیز مدیران مؤسسه آوینی با انتخاب «دارین حمزه» برای بازی در فیلم «فرشتگان قصاب» این پازل را تکمیل کردند؛ چرا که این انتخاب با انتشار فیلم «هتل بیروت» در فضای اینترنت همزمان شد و صحنه‌های مستهجن با بازی دارین حمزه اعتراضات فراوانی را به همراه داشت . جالب اینکه محمد قهرمانی، مدیرعامل وقت مؤسسه آوینی در اظهار نظری عجیب، مدعی شد در صحنه‌های غیراخلاقی بازیگر بدل به جای حمزه نقش‌آفرینی کرده است و به همین دلیل منعی برای حضور این هنرپیشه لبنانی در «فرشتگان قصاب» وجود ندارد! اقدامی که بعدها بیشترین ضربه را به فیلم زد و وجود شایعات پیرامون بازیگر لبنانی آن، مانع از حضور «فرشتگان قصاب» در جشنواره فیلم فجر شد.

اما آخرین شاهکار موسسه‌ آوینی حدود یک ماه پیش رونمایی شد؛ آنجا که فیلمبرداری «به تهران خوش آمدید» به «تورج اصلانی» (فیلمبردار فیلم ضد ایرانی «فصل کرگدن») سپرده شد و حتی بعد از اعتراض وسیع رسانه‌های ارزشی به این انتصاب، مدیرعامل مؤسسه‌ آوینی و تهیه‌کننده‌ی این فیلم با شدیدترین ادبیات منتقدان را نقد کرده، مطالب آنها را شیطانی خوانده و کار کردن با اصلانی را مایه‌ افتخار دانستند!
جالب اینکه مسئولان مؤسسه آوینی این بار هم مدعی شدند صحنه‌های غیراخلاقی فصل کرگدن را فرد دیگری فیلمبرداری کرده است! سؤال از مسئولان مؤسسه آوینی این است که به فرض صحت این مدعا، چه توجیهی برای محتوای ضد انقلابی و ضد شیعی فصل کرگدن دارند؟!

با این توصیفات، جای این سؤال باقی می‌ماند که چرا مؤسسه آوینی با این پتانسیل بالا در تولید فیلم، با چهره‌های کاربلد جبهه‌ی فرهنگی انقلاب اسلامی همکاری نمی‌کند؟ چرا نیروهایی که نخستین فیلم‌های خود را در این موسسه ساخته‌اند، در گام‌های بعدی از آن طرد می‌شوند؟ دلیل تمایل بالای مدیران ارزشی این موسسه به کار کردن با نیروهای مسئله‌دار چیست؟
در چنین شرایطی است که یکی از کمپانی‌های فیلمسازی کشور که سالی دو یا سه فیلم را به طور متوسط تولید می‌کند، به مرکزی برای آرشیو فیلم‌های غیر قابل اکران یا تولید آثاری ارزشی به اسم فیلم سینمایی تبدیل می‌شود که هنگام اکران جز خنداندن مخاطب و شکست در گیشه نتیجه‌ای ندارند؛ چنانکه «گام‌های شیدایی» حمید بهمنی باعث فرح و شادی در سی و یکمین جشنواره‌ی فیلم فجر شد… آیا این مشکلات به دلیل اداره‌ مؤسسه‌ آوینی توسط غیرسینمایی‌ها نیست؟ **

دفاع نوری زاد از بهاییت تا منافقین+سند

اخبار غیر خودی بنیاد حماسه دفاع؛محمد نوری زاد که در دوران زندگی اش یا راه افراط را برگزیده و یا بر سبیل تفریط قدم گذاشته، پس از بارها اهانت به دین اسلام، مذهب تشیع، مراجع تقلید، مردم ایران و مسؤولان کشور به دفاع از منافقین پرداخت.
محمد نوری زاد 7 سبتامبر 16 شهریور در فیس بوک خود با ارسال یک پیام به همدردی با منافقین! پرداخت. نوری زاد در این پیام که آشفتگی متن نشان از آشفتگی درون نوری زاد دارد، به دفاع از کسانی پرداخت که دستشان تا مرفق به خون مردم بیگناه آلوده است. نگارنده پیام برای منافقین این روزها حال خوشی ندارد. دفاع از بهاییت و انتشار اخبار دروغ دیدار با وزیر محترم اطلاعات نشان میدهد نوری زاد یک متهم سیاسی نیست بلکه او یک بیمار روانی است.
 
وی ادعا کرده پاسخ وزیر اطلاعات ابتدا منفی بوده، اما بعداً خود ایشان برای ملاقات تماس گرفته است! نوری زاد در فیس بوکش نوشت: "من ازمدتها پیش تقاضای ملاقات کرده بودم کتباً. اما نمی دانم چرا پاسخ آقای "علوی" - یکی ازمسئولان دفتر جناب وزیر که تنها یکی ازاسمهای متداولش علوی بود و من اسمهایی چون کریمی و متقی و آقاسید و مجتبی نظری و میرفندرسکی نیزازاوشنیده بودم - منفی بود و امروز و فردا می کرد. آقای علوی زنگ زد و گفت: امروز ساعت یازده اینجا باشید. ومهربان ادامه داد: دم درسپرده ام که با اتومبیل داخل شوید. والتماسی کمرنگ با صدایش آمیخت که: خواهشاً نیم ساعت بیشترنشه" دروغگویی محمد نوری زاد از اینجا روشن میشود که رسم نیست میهمان اینگونه به وزارت اطلاعات و دفتر وزیر دعوت شود آن هم عتیقه ای مانند نوری زاد!! بررسی یک سال نوشته های نوری زاد نشان میدهد از روان پریشی زیادی برخوردار است.
 

نوری زاد چندی پیش نزد کودک بهایی رفت تا به گونه ای از فرقه ضاله و دست ساز انگلیس دفاع کرده باشد. چند روز پیش، سفر آقای مخلمباف به اسرائیل و حمایت وی از رژیم کودک کش صهیونیستی خیلی ها را متعجب کرد، با توجه به مواضع آقای نوری زاد به نظر می رسد، مقصد بعدی وی اورشلیم و بوسه بعدی هم به پای یک صهیونست باشد. محمد نوری زاد، با انتشار یادداشتی زیر عنوان “بوسه بر پای یک بهایی کوچک” به حمایت از فرقه بهائیت – فرقه ای که توسط صهیونیست ها ایجاد شده و در حال حاضر نیز مرکزیت آن در حیفا قرار دارد- پرداخته است.