ایران آزاد

ایران آزاد است ونیاز به آزادی اجنبی ها ندارد

ایران آزاد

ایران آزاد است ونیاز به آزادی اجنبی ها ندارد

گشت ارشاد جناب نوری زاد

امشب بعد از سفری چند روزه خسته و کوفته برگشتم، همسرم بی خود و بی جهت شروع کرد به بهانه گیری وسوال پیج کردن؛ که! کجا بودی، با کی بودی، چزا زنگ زدم گوشی رو بر نداشتی و ... بعد از یک دوره فشرده پاسخ و توضیح دادن شام خورده و نخورده رفتم کنج اتاق خزیدم و گفتم: خدایا این نوری زاد، چه تحفه ای بود که خواله فرماینه و همسایگی ما کردی. حتما خواهید پرسید این موضوع به نوری زاد چه ربطی دارد.اگر صبر کنید ربطش را می گویم. 

این بازتابها به توصیه های ایمنی و هشدارهای خانم ها بر می گردد. آخه وقتی سفره دل خانم ها باز می شود رازهای مگو را که روی دلشان سنگینی می کنند می گویند تا راحت شوند ولی نمی دانند این راحتی ممکن است به ناراحتی دیگران منجر شود. آخر این رازهای مگو سینه به سینه واگویه می شود و در آخر سر ما خراب می شود.

نمی خواهم برخی مطالب که از زبان همسر محترمتان نقل شده را بنویسم که این مسئله از کجا شورع و تا کجا پیش رفته است و چه تاثیری بر ذهن همسایگان نسبت به شما و نگاه های موذیانه تان به جنس مخالف ایجاد کرده است چرا که می دانم طبق آن عادت مالوف در این زمینه هم شما بدتان نمی آید که دیده شوید و من نمی خواهم به شما کمک کنم. جناب نوری زاد خواهش می کنم قهر نکرده و جلسات هیات مدیره ساختمان را تحریم نکنید، فقط رحل اقامت گزیده و بروید و ساختمان را رهین رحمت آرامش کنید؛ آپارتمانتان را هم به "املاک گلستان فرمانیه" بسپارید قول می دهیم متری حداقل 15 میلیون تومان بخریم یا بخرند.

به خانم محترمتان هم بفرمایید همانطور که گفته: "فعلا جدایی به خاطر فعالیت های شما و اقامت در آمریکا منصرف شده" خویشتن داری نموده؛ حوزه ارشادات را محدود و گشت ارشاد را در منزل همسایگان ایجاد نفرمایند.

"مطالب جالبی هم به ایمیل رسیده بویژه مطلبی که به نقل ازساکنین ساختمان جناب نوری زاد در قیطریه است که اگر عمری باشد منتشر خواهم کرد."

نظرات و مطالب شما درباره وبلاگ و شخص آقای محمد نوری زاد

برخی دوستان محبت کرده اند و مطالبی راجع به شخص آقای نوری زاد و مطالب درج شده در این وبلاگ برای من ارسال کردند. از همشون متشکرم. گرچه من شخصا مشکل شخصی با همسایه محترمم جناب نوری زاد ندارم، باید به عرض برسانم چنانچه مطالبی که در مورد ایشون برایم فرستاده اید را صحیح یافتم حتما همه آن را در همینجا منتشر می کنم.

اصلا هدف از راه انداختن این وبلاگ همین بوده و هست. دوستان دیگری هم اگر یادداشت یا نظر دارند برای نشر ارسال کنند.

شاید نوشتن و به اشتراک گذاری این مطالب سبب شود که دیگر فریب مبارزنماهای امروز را نخوریم. یادمان نرفته که همین چند سال پیش، همین مرد، با همین زبان و کلمات و سخنان، تمام روشنفکران این سرزمین رو فریب خورده آمریکا و جیره خوار غرب می نامید.

باور بسیاری از مطالبی که در اینجا درج شد در ابتدا برای خودم من هم که از نزدیک ایشون رو میشناختم مشکل بود. آدم ها نقاب های عجیبی به صورت می زنند و گاهی برای جلب توجه و ارضاء برخی نیازهای شخصی، فرومایگی ها می کنند و دریغ که جای ستارخان ها و باقرخان های مبارز این مملکت را با پررویی، نوری زادها اشغال کرده اند.

و صد افسوس ...

دفاع نوری زاد از جاسوس استراتژیک آمریکایی ها

به گزارش انقلاب نیوز - سرویس سیاسی ؛ محمد نوری زاد اولین مطلب جدید فیس بوک را در سالگرد پیروزی انقلاب برای شادی دل ضد انقلاب منتشر کرد.
 
او که به اظهار خودش بعد از کلی التماس توانسته بود دل یک جاسوس استراتژیک آمریکایی ها را به دست آورد ، برای خوش خدمتی و پاک کردن سابقه خیانت های امیر انتظام به انقلاب اسلامی، یادداشتی را در فیس بوکش منتشر کرد که یادآور حمایت های بازرگان از منافقین کوردل بود.
 
او در قسمتی از نوشته اش به تحسین امیر انتظام پرداخت،بی شک حکم خیانت افرادی مانند امیر انتظام اعدام بود ولی نوری زاد در مدح جاسوس آمریکایی ها و عنصر فعال نهضت آزادی نوشت:" آقای امیرانتظام درتمام این بیست وهشت سال حبس، مثل کوه برسرِمواضع انسانی ودرستِ خود ایستاده بود ومردانه نیزازدل صدها حادثه وصدها بحران وهزاران تحقیروشکنجه وشقاوت عبورکرده وسرفرازوپیروزوبدون کمترین تزلزل به خانه آمده بود تا مابقیِ سالهای زندانش را درخانه بگذراند. امیرانتظام به راستی نلسون ماندلای کشورماست.
 
محمد ملکی عنصر ملی مذهبی که نوری زاد را در این ملاقات همراهی میکرد روز گذشته در یک جمع محدود گفته بود امیر انتظام از نوری زاد پرسید "چرا با این همه اقدامات علیه حکومت شما را دستگیر نکردند؟" نوری زاد در پاسخ گفته بود خودم هم نمیدانم و از این جهت خیلی رنج میبرم ، حتی برخی دوستان خودمان با کنایه و تعریض به من انگ نفوذی میزنند.به دلیل محدود بودن افراد حاضر در جلسه طبیعی است که نمیتوان از کسی نام برد ولی گزارش ها حاکی از این است نوری زاد در روزهای آینده دست به هر کاری خواهد زد تا او را دستگیر کنند چون خودش به شدت از این وضعیت خسته شده است.

بعد از ظهر 8 بهمن 92 ، ملکی ؛ امیرانتظام ؛ نوری زاد

ارتباط امیرانتظام با ریچارد کاتم، دیپلمات آمریکایی، تا سال 1342 ادامه می‌یابد اما به فاصله اندکی پس از خروج کاتم از ایران، قیام 15 خرداد رخ می‌دهد.
 
او در همان سال به اداره ثبت احوال تهران مراجعه می‌کند و به طور رسمی شهادت می‌دهد که مسلمان شده است و نام خانوادگی خود را تغییر می‌دهد و به پاریس و سپس به شرق خلیج سانفرانسیسکو در آمریکا می‌رود و در دانشگاه برکلی فوق لیسانس مهندسی محاسبات ساختمان می‌گیرد.
 
امیرانتظام در سال 1349 شرکت مهندسی مشاور تدبیر صنعت را در خیابان فردوسی، تقاطع خیابان انقلاب اسلامی برای واردات وسایل سنگین از آمریکا ایجاد می‌کند و در پوشش تجارت به ارتباط با کاتم ادامه می‌دهد.
 
ارتباط او با کاتم تا پیروزی انقلاب همچنان ادامه داشت.در کتاب شماره 10 اسناد لانه جاسوسی آمده است که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، در دی ماه 1357، عباس امیرانتظام در پی ملاقاتی با ریچارد کاتم که تحت عنوان نماینده کمیته حقوق بشر آمریکا به ایران بازگشته بود، ابراز تمایل می‌کند که با سفارت آمریکا در تهران در تماس باشد و کاتم هم او را به آن تشویق می‌کند.
 
در 19 دی ماه 1357 امیرانتظام تحت عنوان عضو کمیته مرکزی نهضت آزادی با استمپل، کارشناس سیاسی سفارت آمریکا ملاقات و درباره حوادث آن هنگام تبادل نظر کرده و از قول نهضت آزادی می‌گوید که با دولت بختیار مقابله و رقابت نخواهد شد. از امیرانتظام در این سند به عنوان منبع جدید نهضت آزادی که باید قویاً محفوظ بماند، یاد می‌شود.

افشای اسناد جاسوسی امیرانتظام

یک سال بعد عباس امیرانتظام که به جرم جاسوسی برای آمریکا و اقدام علیه امنیت ملی بازداشت میشود با تأیید دیدار خود با استمپل در دادگاه، به دیداری نیز با رمزی کلارک، دادستان پیشین آمریکا در تهران در همان زمان اذعان مینماید.
 
این گونه بود که دولت آمریکا پس از اطمینان از وجود عواملش در میان دولت آینده، تلاش کرد تا نقش آنها در دولت مهندس بازرگان پررنگ‌تر گردد. بنابر آنچه روزنامه بامداد در 29 آذر 1358 در ذیل خبر دستگیری امیرانتظام نوشت، اسناد متعددی یافت شد که در یکی از آنها سیا از کاردار آمریکا خواسته بود که به انتظام اطلاع دهد که ما حاضریم تبادل اطلاعات بعد از دهم سپتامبر انجام شود.
 
پس از این تاریخ، نام‌های مستعار او همچون «اس. دی پلاد(1)»، «ا س‌.د. آهسته‌رو.1» و «ادوارد» کشف می‌شود و طرف‌های آمریکایی وی نیز افشا می‌گردند؛ افرادی همچون ریچارد کاتم، جرج کیو، جان استمپل و... که از مأموران رسمی سیا بودند و گاه نیز نام‌های آشناتری همچون رمزی کلارک، دادستان پیشین آمریکا و ویلیام سولیوان، سفیر آمریکا در ایران دیده می‌شود که در پوشش روابط دیپلماتیک اطلاعات را مبادله می کردند.

روز 26 اسفند 1359، دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست آیت‌الله محمدی گیلانی تشکیل جلسه داد. مهندس بازرگان با انگیزه حمایت از امیرانتظام در این دادگاه حضور یافت و برخی دیگر از اعضای دولت موقت نیز در جلسات بعدی برای ادای توضیحات احضار شدند. امیرانتظام در دومین جلسه دادگاه بار دیگر خواستار وکیل شد و آیت‌الله مکارم شیرازی، گلزاده غفوری، شیخ علی تهرانی و احمد صدر حاج سید جوادی را به عنوان وکلای خود معرفی کرد که هیچ یک از این افراد وکالت وی را نپذیرفتند.
http://www.enghelab-news.ir/enghelab-news/capture_1391235330.jpg

دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی نیز از طرح چنین درخواستی ابراز تعجب نمود و آن را ناشی از عدم شناخت امیرانتظام از ایشان توصیف کرد. سرانجام حمید صادق نوبری به عنوان وکیل متهم تعیین شد. دادگاه امیرانتظام از معدود دادگاه‌هایی است که متن کامل آن را روزنامه‌های آن زمان علی‌الخصوص کیهان و میزان به چاپ رساندند.

پس از محاکمه این متهم که مجموعاً 15 جلسه به طول انجامید و پس از احضار شهود از سوی متهم و دادستان و ارائه دفاعیات، دادگاه وی را در 20 خردادماه 1360 به جرم انجام ملاقات‌ها و تماس‌های سری، ارائه اطلاعات و آگاهی به دشمنان انقلاب درباره مسائل و اطلاعات داخلی، فراری دادن سران فاسد رژیم شاه و مأموران سیاسی سفارت رژیم شاه در اسرائیل و... به حبس ابد محکوم کرد.محاکمه عباس امیرانتظام یکی از جنجالی‌ترین دادگاه‌های پس از انقلاب بوده‌است.
 
وی از اولین زندانیان سیاسی محبوس در اوین پس از انقلاب بود و از منابع گزارش گالیندوپل (نماینده کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد) در سال 70 پیرامون وضعیت حقوق بشر در زندانهای ایران بوده‌است.

توهین وقیحانه نوری زاد به دین مبین اسلام+سند

به گزارش صلح نیوز-از نوری‌زاد هرچه بگویید دیده بودیم. یک جوان انقلابی، مستندساز دفاع مقدس، فیلمساز صدا و سیما، مجرم امنیتی، حامی بهایی‌هایی‌ها و دلسوز منافقین اشرف‌نشین. ولی تا به‌حال هرچه بود و هر که بود جزو توهین‌کنندگان به اسلام نبود.

چند روز پیش یکی از عناصر خارج‌نشین گروهک تروریستی انجمن پادشاهی (تندر) در صفحه فیس‌بوک نوری‌زاد پوستری علیه دین مبین اسلام درج کرد که خلاف انتظار به‌جای واکنش مورد تایید نوری‌زاد قرار گرفت و با او نیز هم صدا گشت.

این پوستر که از سوی روزبه کیان‌پور (از فعالین مرتبط با شبکه توهین علنی به دین مبین اسلام و از هواداران تندر) در بخش نظرات یکی از مطالب فیس‌بوک نوری‌زاد منتشر گردید سبب گردید ضمن تایید محتوای آن از سوی نوری‌زاده پا را فرا‌تر گذاشت.

محمد نوری‌زاد در پاسخ به کامنت نوشت «سلام روزبه گرامی. آخرین سنگر که نه، اولین سنگر حذف اسلام و هر اعتقاد زمینی و آسمانی از مقدرات کشور است. اسلام و هرچه که هست، به درون افراد کار دارد و اگر به عرصهٔ اجتماع آید لاجرم به مفسده در می‌افتد و بیش و پیش از دیگران خودش را ضایع می‌کند.»

لازم به‌ذکر است پس سرخوردگی هنری نوری‌زاد به‌دلیل عدم استقبال مردم از آثار بی‌کیفیتش، سعی نمود با اقدامات عجیب و قریب به شهرتی دست یابد، که همچون گذشته دستاوردی جزء سوء استفاده دشمنان انقلاب از اقداماتش نداشت.



noorizad3

برادر نوری زاد شما هم یک آقا زاده هستید آن هم از نوع خاصش

همسایه برخی از افراد بودن آثار وضعی عجیبی دارد که خیلی وقتها اجتناب ناپذیر است، این روزها آقای نوری زاد مثل گذشته ها اقداماتی می کند که پیه همسایگی ایشان نه به تن من که به تن همه ساکنین ساختمان هم مالیده است.

خیلی وقتها به سبک عادت مالوف ما ایرانیان، حرکات و سکنات ایشان هم در بین خانواده ها و اهالی ساختمان واگویه و به صور مختلف تعبیر و تفسیر می شود.
 از جمله صور مهمی که در خصوص ایشان مطرح می شود افراط  و تفریط است. یادم هست ایشان با چه شلاق برنده ای در گذشته نه چندان دور تن رنجور روشنفکران را نوازش می داد و الان هم برعکس!
تصور همه ما بر این است که همسایه عزیزمان یک غریزه افراطی برای دیده شدن دارد، فرقی هم برایشان نمی کند در ساختمان یا غیر ساختمان، فقط باید همه هنرش را متمرکز کند تا دیده شود.
 راستش را بخواهید بعضی وقتها آدم دچار تشتت فکری می شود که اقدامی را بکند یا نکند. مدّت هاست من هم دچار این تشتت شده ام. این تشتت درست از زمان فوت استاد احمد ابراهیمی عود کرد. احمد ابراهیمی آخرین بازمانده از نسل ردیف دانان و آوازخوانان قدیم بود که علیرغم همه شایستگی ها در فقر و تنگدستی و اجاره نشینی خرداد امسال فوت کرد.
مقایسه وی با برخی از کسانیکه داعیه هنرمندی و دلسوزی دارند و از هیچ به همه چیز رسیده اند برایم مسئله ای شد که تا بحال هم حل نشده است.

می خواهم من هم کمکی کرده باشم به روشنگری و انعکاس حدیثها و حرفهای واقعی همسایگان جناب آقای نوری زاد؛ من و بقیه افراد ساختمان آرمان حاصل چند دهه زحمت و تلاش و تخصص تجاری، پزشکی و مهندسیمان شده یک آپارتمان در فرمانیه، ولی شما آقای نوری زاد با چه سرمایه، تخصص و شغلی توانسته اید آپارتمان 212 متری در باغی 2400 متری در فرمانیه صاحب شوید.

آقای نوری زاد برخی از رفتارهای شما در استفاده از جکوزی و سونا بویژه در سانس خاص چنان زجر آور است که همه تلاشم بر آن است آنها را فراموش کنم.

حتماً خواهید گفت کدام استخر، سونا و جکوزی ؟ برای اینکه خوانندگان گرامی و جنابعالی به واقعیت نزدیک تر شوید فیلم و عکسهایی از استخر ساختمان را می آورم.

(لینک دانلود فیلم استخر)

برادر نوری زاد! مواضع و حرفهایتان در جلسات هیئت مدیره بویژه زمانی که از موضع بالا امر و نهی می کنید، برای همه چندش آور و غیر قابل تحمل هست ولی چه کنیم که ناچاریم همه به خاطر آسودگی از جو سازی های آتی شما از آنها بگذریم. رفتارهای شما در مسائل مالی هم از آن رفتارهای خاص هست، مگر نه اینکه هنگام تصمیم گیری برای برخی مخارج ساختمان بصورت غیر مستقیم بهانه حقوق اندک بازنشستگی جهاد را می آورید، در حالیکه بر اساس گفته همسر محترمتان سال گذشته چهار طبقه آپارتمان در قیطریه ساخته و به اجاره داده اید.  راستش اول باورم نشد چهار طبقه آنهم در قیطریه، فکر کردم مثل بقیه حرفهایتان است؛ تحقیق کردم و  اتفاقاً موضوع را واقعی یافتم، ولی برایم سوال هست که چرا ساختمان را به نام خانم محترمتان ساخته اید؟! برای اینکه حرفی به گزاف نگفته باشم عکس ساختمان شما در قیطریه را گرفتم که می آورم.

 برادر عزیزم می دانم من را متهم خواهی کرد به مزدوری و جاسوسی و... اشکالی ندارد بگذار من هم سهمی در روشنگری داشته باشم و بگویم:

 

" برادر نوری زاد شما هم یک آقا زاده هستید آن هم از نوع خاصش".
حرفهای دیگری هم دارم که اگر بگذاری و بگذارند خواهم گفت.
همسایه شما ولی نه از نوع مخلصش